معنی فارسی nonreading
B1عدم خواندن، وضعیتی که در آن فرد به خواندن روی نمیآورد.
The state or condition of not engaging in reading.
- NOUN
example
معنی(example):
عادات غیرخواندن میتواند فرآیند یادگیری فرد را مختل کند.
مثال:
Nonreading habits can hinder one's learning process.
معنی(example):
او در طول تابستان به عادات غیرخواندن دچار شد.
مثال:
She developed nonreading tendencies during the summer.
معنی فارسی کلمه nonreading
:
عدم خواندن، وضعیتی که در آن فرد به خواندن روی نمیآورد.