معنی فارسی nonreducing
B1به معنای اینکه چیزی که به کاهش یا تغییر در وضعیت کمک نمیکند.
Characterized by not causing any reduction or change.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت غیرکاهشی این روش دقت بیشتری در نتایج فراهم آورد.
مثال:
The nonreducing nature of the method allowed for more accuracy in the results.
معنی(example):
عامل غیرکاهشی محلول را در طول آزمایش پایدار نگه داشت.
مثال:
The nonreducing agent kept the solution stable during the experiment.
معنی فارسی کلمه nonreducing
:
به معنای اینکه چیزی که به کاهش یا تغییر در وضعیت کمک نمیکند.