معنی فارسی nonreligiousness

B1

بی‌دینی به حالتی اطلاق می‌شود که فرد به مذهب خاصی اعتقاد ندارد یا دینی را پیروی نمی‌کند.

The state of not adhering to any religion.

example
معنی(example):

بی‌دینی او به او اجازه می‌دهد تا به‌طور آزادانه به کشف باورهای مختلف بپردازد.

مثال:

His nonreligiousness allows him to explore different beliefs openly.

معنی(example):

بی‌دینی در جامعه مدرن رو به افزایش است.

مثال:

Nonreligiousness is becoming more common in modern society.

معنی فارسی کلمه nonreligiousness

: معنی nonreligiousness به فارسی

بی‌دینی به حالتی اطلاق می‌شود که فرد به مذهب خاصی اعتقاد ندارد یا دینی را پیروی نمی‌کند.