معنی فارسی nonrenewal

B1

عدم تجدید یا تمدید یک قرارداد یا توافق.

The action or condition of not renewing something, such as a contract.

example
معنی(example):

عدم تجدید قرارداد همه افراد درگیر را شگفت‌زده کرد.

مثال:

The nonrenewal of the contract surprised everyone involved.

معنی(example):

یک اطلاعیه عدم تجدید به تمام مستاجران ارسال شد.

مثال:

A nonrenewal notice was sent to all tenants.

معنی فارسی کلمه nonrenewal

: معنی nonrenewal به فارسی

عدم تجدید یا تمدید یک قرارداد یا توافق.