معنی فارسی nonreproductiveness

B1

وضعیت یا خاصیتی که در آن تولیدمثل صورت نمی‌گیرد.

The quality or state of not reproducing.

example
معنی(example):

غیر تولیدمثل بودن برخی گونه‌ها یک استراتژی بقا است.

مثال:

The nonreproductiveness of some species is a survival strategy.

معنی(example):

دانشمندان غیر تولیدمثل بودن را مطالعه می‌کنند تا روند تکامل را درک کنند.

مثال:

Scientists study the nonreproductiveness to understand evolution.

معنی فارسی کلمه nonreproductiveness

: معنی nonreproductiveness به فارسی

وضعیت یا خاصیتی که در آن تولیدمثل صورت نمی‌گیرد.