معنی فارسی nonresponse

B1

عدم پاسخ به سوال، به ویژه در قالب پرسشنامه یا نظرسنجی.

The failure to respond to a survey or questionnaire.

noun
معنی(noun):

The absence of a response

example
معنی(example):

نظرسنجی از شرکت‌کنندگان غیرپاسخ‌های زیادی داشت.

مثال:

The survey had a lot of nonresponse from the participants.

معنی(example):

عدم پاسخ می‌تواند به نتایج مغرضانه در تحقیق منجر شود.

مثال:

Nonresponse can lead to biased results in research.

معنی فارسی کلمه nonresponse

: معنی nonresponse به فارسی

عدم پاسخ به سوال، به ویژه در قالب پرسشنامه یا نظرسنجی.