معنی فارسی nonrestrictedly

B1

به صورت غیرمحدود، بدون هیچ گونه محدودیتی و آزادانه.

In a manner that is not restricted or limited.

example
معنی(example):

شما می‌توانید غیرمحدود به اطلاعات دسترسی پیدا کنید.

مثال:

You can access the information nonrestrictedly.

معنی(example):

راهنماها به طور غیرمحدود در تمام بخش‌ها اعمال شدند.

مثال:

The guidelines were applied nonrestrictedly across all departments.

معنی فارسی کلمه nonrestrictedly

: معنی nonrestrictedly به فارسی

به صورت غیرمحدود، بدون هیچ گونه محدودیتی و آزادانه.