معنی فارسی nonrevoltingly
B1به معنای به شیوهای که تحریک یا تنفر ایجاد نکند.
In a manner that does not cause disgust.
- ADVERB
example
معنی(example):
این غذا به صورت غیرشایسته سرو شد.
مثال:
The dish was served nonrevoltingly.
معنی(example):
این اجرا به صورت غیرشایسته انجام شد.
مثال:
The performance was done nonrevoltingly.
معنی فارسی کلمه nonrevoltingly
:
به معنای به شیوهای که تحریک یا تنفر ایجاد نکند.