معنی فارسی nonrhetorically
B1به صورت غیر بلاغی انجام دادن به معنای بیپرده و ساده بیان کردن چیزی است.
In a manner that is straightforward and devoid of exaggeration or embellishment.
- ADVERB
example
معنی(example):
او نقطه نظرش را به صورت غیر بلاغی توضیح داد و از هرگونه زیبا سازی دوری کرد.
مثال:
She explained her point nonrhetorically, avoiding any embellishments.
معنی(example):
او به صورت غیر بلاغی پاسخ داد و حقایق را به وضوح بیان کرد.
مثال:
He answered nonrhetorically, stating the facts clearly.
معنی فارسی کلمه nonrhetorically
:
به صورت غیر بلاغی انجام دادن به معنای بیپرده و ساده بیان کردن چیزی است.