معنی فارسی nonriding

B1

غیرسواری، به فعالیت‌هایی اشاره دارد که شامل سوار شدن بر وسایل نقلیه یا حیوانات نمی‌شود.

Referring to activities that do not involve riding.

example
معنی(example):

تجربه غیرسواری در پارک تفریحی هنوز هم لذت‌بخش بود.

مثال:

The nonriding experience at the amusement park was still enjoyable.

معنی(example):

او بر روی فعالیت‌های غیرسواری در بازدیدش از مزرعه تمرکز کرد.

مثال:

She focused on nonriding activities during her visit to the ranch.

معنی فارسی کلمه nonriding

: معنی nonriding به فارسی

غیرسواری، به فعالیت‌هایی اشاره دارد که شامل سوار شدن بر وسایل نقلیه یا حیوانات نمی‌شود.