معنی فارسی nonsatiable
B1غیرقانعساز به حالتی اطلاق میشود که هرگز از چیزی راضی نمیشود یا به حدی از نیازش نمیرسد.
Describing someone or something that cannot be satisfied or fulfilled.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او تشنگی غیرقانعسازی برای دانش داشت و همیشه به دنبال اطلاعات بیشتر بود.
مثال:
He had a nonsatiable thirst for knowledge, always seeking more information.
معنی(example):
اشتیاق غیرقانعساز او به ماجراجویی باعث شد که تمام سال سفر کند.
مثال:
Her nonsatiable appetite for adventure kept her traveling all year round.
معنی فارسی کلمه nonsatiable
:
غیرقانعساز به حالتی اطلاق میشود که هرگز از چیزی راضی نمیشود یا به حدی از نیازش نمیرسد.