معنی فارسی nonsecretory

B1

به بافت یا غده‌ای اشاره دارد که عمل ترشح را انجام نمی‌دهد.

Referring to cells or glands that do not secrete substances.

example
معنی(example):

غدد غیرمحرمانه هورمون‌ها را آزاد نمی‌کنند.

مثال:

The nonsecretory glands do not release hormones.

معنی(example):

وضعیت او به بافت‌های غیرمحرمانه مرتبط بود.

مثال:

His condition was related to nonsecretory tissues.

معنی فارسی کلمه nonsecretory

: معنی nonsecretory به فارسی

به بافت یا غده‌ای اشاره دارد که عمل ترشح را انجام نمی‌دهد.