معنی فارسی nonsensory

B1

غیر حسی، به اطلاعات یا تجربیاتی اشاره دارد که به حواس پنج‌گانه مربوط نیستند.

Not relating to the senses; describes information or experiences that do not involve sense perception.

example
معنی(example):

نظرات او غیر حسی بودند و به ادراکات مرتبط نبودند.

مثال:

His comments were nonsensory and did not relate to perceptions.

معنی(example):

اطلاعات غیر حسی می‌توانند هنوز بر تصمیم‌گیری‌های ما تأثیر بگذارند.

مثال:

Nonsensory information can still influence our decisions.

معنی فارسی کلمه nonsensory

: معنی nonsensory به فارسی

غیر حسی، به اطلاعات یا تجربیاتی اشاره دارد که به حواس پنج‌گانه مربوط نیستند.