معنی فارسی nonseparative
B1غیر جداساز، مرتبط با فرآیندی که در آن اجزا از هم جدا نمیشوند.
Relating to methods or processes that do not involve separation of components.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
روشهای غیر جداساز در آزمایش برای نگهداشتن نمونهها به صورت دست نخورده استفاده شدند.
مثال:
Nonseparative methods were used in the experiment to keep the samples intact.
معنی(example):
سیستم غیر جداساز اجازه میدهد که اجزای مختلف به طور آزادانه وادار به تعامل شوند.
مثال:
The nonseparative system allows various components to interact freely.
معنی فارسی کلمه nonseparative
:
غیر جداساز، مرتبط با فرآیندی که در آن اجزا از هم جدا نمیشوند.