معنی فارسی nonsexually
B1به صورت غیرجنسی، به رفتارهایی اشاره دارد که بار عاطفی یا جنسی ندارند.
In a way that does not involve sexual attraction or behavior.
- ADVERB
example
معنی(example):
آنها بهطور غیرجنسی تعامل کردند تا بر دوستی تمرکز کنند.
مثال:
They interacted nonsexually to focus on friendship.
معنی(example):
این گفتگو بهطور غیرجنسی ادامه داشت و بر موضوعات کاری متمرکز بود.
مثال:
The conversation was nonsexually charged, focusing on work topics.
معنی فارسی کلمه nonsexually
:
به صورت غیرجنسی، به رفتارهایی اشاره دارد که بار عاطفی یا جنسی ندارند.