معنی فارسی nonsignable
B1غیرقابل امضا؛ بهگونهای که امکان امضا را ندارد.
Not able to be signed or not valid for signing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این سند به دلیل عدم کامل بودن، غیرقابل امضا بود.
مثال:
The document was nonsignable due to its incomplete nature.
معنی(example):
او متوجه شد که قرارداد تحت مقررات فعلی غیرقابل امضا است.
مثال:
She found the contract to be nonsignable under current regulations.
معنی فارسی کلمه nonsignable
:
غیرقابل امضا؛ بهگونهای که امکان امضا را ندارد.