معنی فارسی nonsobriety
B1حالت یا کیفیت عدم هوشیاری یا جدیت در رفتار.
The state of being not sober; lack of seriousness or clear-headedness.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم جدیت میتواند عواقب جدی بر زندگی فرد داشته باشد.
مثال:
Nonsobriety can have serious consequences on one's life.
معنی(example):
عدم جدیت او در کار موضوع نگرانی برای مدیرش بود.
مثال:
His nonsobriety at work was a topic of concern for his manager.
معنی فارسی کلمه nonsobriety
:
حالت یا کیفیت عدم هوشیاری یا جدیت در رفتار.