معنی فارسی nonsolar

B1

غیر خورشیدی، به منابع انرژی که به نور خورشید وابسته نیستند.

Not relating to or derived from solar energy.

example
معنی(example):

آنها یک راه‌حل انرژی غیر خورشیدی برای زندگی پایدار توسعه دادند.

مثال:

They developed a nonsolar energy solution for sustainable living.

معنی(example):

این Building با منابع قدرت غیر خورشیدی مجهز شده است.

مثال:

The building is equipped with nonsolar power sources.

معنی فارسی کلمه nonsolar

: معنی nonsolar به فارسی

غیر خورشیدی، به منابع انرژی که به نور خورشید وابسته نیستند.