معنی فارسی nonsolicitously

B1

به طور بی‌توجه، رفتار یا گفتاری که در آن از درخواست یا فشار به دیگران خودداری می‌شود.

In a manner that does not show solicitude or pressure.

example
معنی(example):

او به طور غیرجذاب به او نزدیک شد و به فضای شخصی‌اش احترام گذاشت.

مثال:

She approached him nonsolicitously, respecting his personal space.

معنی(example):

او به طور غیرجذاب صحبت کرد و اجازه داد بدون فشار تصمیم بگیرد.

مثال:

He spoke nonsolicitously, letting her decide without pressure.

معنی فارسی کلمه nonsolicitously

: معنی nonsolicitously به فارسی

به طور بی‌توجه، رفتار یا گفتاری که در آن از درخواست یا فشار به دیگران خودداری می‌شود.