معنی فارسی nonsonant

B2

غیرصدا، صداهایی که در تولید آنها جریان هوای آزاد وجود دارد.

A sound characterized by a lack of vocal cord vibration; typically includes certain consonants.

example
معنی(example):

در زبان‌شناسی، غیرصدایی به صدایی گفته می‌شود که جریان هوا را مسدود نمی‌کند.

مثال:

In linguistics, a nonsonant is a sound that does not obstruct the airflow.

معنی(example):

صدای غیرصدا شامل حرف‌های بی‌صدا و برخی از صداهای مصوت است.

مثال:

Nonsonant sounds include voiceless consonants and certain vowel sounds.

معنی فارسی کلمه nonsonant

: معنی nonsonant به فارسی

غیرصدا، صداهایی که در تولید آنها جریان هوای آزاد وجود دارد.