معنی فارسی nonspinosely
B1غیرخاردار به صورت صفتی اشاره دارد که به عدم وجود خار یا لبههای تیز اشاره میکند.
Describing an action or manner that is without sharp spines or edges.
- ADVERB
example
معنی(example):
این طراحی به صورت غیرخاردار ساخته شده است تا از لبههای تیز جلوگیری شود.
مثال:
The design was nonspinosely crafted to avoid any sharp edges.
معنی(example):
او با احتیاط به تکه هنری که بهصورت غیرخاردار ایجاد شده بود، رسیدگی کرد.
مثال:
She handled the nonspinosely created art piece carefully.
معنی فارسی کلمه nonspinosely
:
غیرخاردار به صورت صفتی اشاره دارد که به عدم وجود خار یا لبههای تیز اشاره میکند.