معنی فارسی nonstereotyped

B1

غیرکلیشه‌ای به تصورات یا تصورات نادرستی اشاره دارد که معمولاً به گروه‌ها یا افراد خاص نسبت داده می‌شود.

Not adhering to or based on stereotypes; individualistic in nature.

example
معنی(example):

او به خاطر دیدگاه‌های غیرکلیشه‌ای‌اش در مورد مسائل مختلف شناخته می‌شود.

مثال:

She is known for her nonstereotyped views on various issues.

معنی(example):

این فیلم شخصیت‌های غیرکلیشه‌ای را به نمایش گذاشت که قالب‌های سنتی را شکسته‌اند.

مثال:

The film showcased nonstereotyped characters that broke traditional molds.

معنی فارسی کلمه nonstereotyped

: معنی nonstereotyped به فارسی

غیرکلیشه‌ای به تصورات یا تصورات نادرستی اشاره دارد که معمولاً به گروه‌ها یا افراد خاص نسبت داده می‌شود.