معنی فارسی nonstrategical
B1غیر استراتژیک بودن به رویکردهایی اشاره دارد که به طور واضح برنامهریزی نشدهاند.
Not of a strategic nature; lacking an organized plan or purpose.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این پروژه رویکرد غیر استراتژیکی به حل مسئله داشت.
مثال:
The project had a nonstrategical approach to problem-solving.
معنی(example):
روشهای غیر استراتژیک اغلب فاقد کارایی هستند.
مثال:
Nonstrategical methods often lack effectiveness.
معنی فارسی کلمه nonstrategical
:
غیر استراتژیک بودن به رویکردهایی اشاره دارد که به طور واضح برنامهریزی نشدهاند.