معنی فارسی nonstructure
B1عدم وجود ساختار، به ویژه در زمینههای هنری یا نوشتاری.
The absence of a formal structure, especially in creative fields.
- NOUN
example
معنی(example):
معلم بر اهمیت عدم ساختار در نوشتن خلاقانه تأکید کرد.
مثال:
The teacher emphasized the importance of nonstructure in creative writing.
معنی(example):
عدم ساختار میتواند منجر به نتایج نوآورانه در هنر شود.
مثال:
Nonstructure can lead to innovative outcomes in art.
معنی فارسی کلمه nonstructure
:
عدم وجود ساختار، به ویژه در زمینههای هنری یا نوشتاری.