معنی فارسی nonstudy
B1انتخابهایی که به یادگیری برنامهریزیشده یا تحصیلات مرتبط نیستند.
Options or activities that do not involve formal study.
- NOUN
example
معنی(example):
او پس از اتمام مدرسه، یک مسیر غیرآموزشی را انتخاب کرد.
مثال:
He chose a nonstudy path after finishing high school.
معنی(example):
گزینههای غیرآموزشی میتواند شامل سفر یا آموزش حرفهای باشد.
مثال:
Nonstudy options can include travel or vocational training.
معنی فارسی کلمه nonstudy
:
انتخابهایی که به یادگیری برنامهریزیشده یا تحصیلات مرتبط نیستند.