معنی فارسی nonsubmergible
B1غیرغوطهور، به معنای اینکه شئ یا مادهای در آب غرق نمیشود.
Not able to be submerged; designed to remain above water.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی غیرغوطهور دستگاه برای استفاده زیر آب ضروری است.
مثال:
The nonsubmergible design of the device is crucial for underwater use.
معنی(example):
بسیاری از محصولات غیرغوطهور مورد توجه غواصان قرار دارند.
مثال:
Many nonsubmergible products are favored by divers.
معنی فارسی کلمه nonsubmergible
:
غیرغوطهور، به معنای اینکه شئ یا مادهای در آب غرق نمیشود.