معنی فارسی nonsubmission

B1

عدم تسلیم به فشار یا خواسته‌ای از طرف دیگران.

The act of not submitting or yielding to authority or demands.

example
معنی(example):

عدم تسلیم او به مقامات قابل تحسین است.

مثال:

Her nonsubmission to authority is admirable.

معنی(example):

عدم تسلیم ممکن است گاهی اوقات به تغییرات مثبت منجر شود.

مثال:

Nonsubmission can sometimes lead to positive change.

معنی فارسی کلمه nonsubmission

: معنی nonsubmission به فارسی

عدم تسلیم به فشار یا خواسته‌ای از طرف دیگران.