معنی فارسی nonsubstitutionary
B1غیر قابل جایگزینی، به مفهوم نظریه یا عملی اطلاق میشود که امکان تعویض یا جایگزینی آن با گزینه دیگر وجود ندارد.
Describing a concept that cannot be exchanged or substituted for something else.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این نظریه غیرقابل جایگزینی است، به معنی اینکه نمیتوان آن را با چیزی دیگر تعویض کرد.
مثال:
The theory is nonsubstitutionary, meaning it cannot be replaced with something else.
معنی(example):
در ریاضیات، برخی از عملیاتها غیرقابل جایگزینی هستند.
مثال:
In mathematics, certain operations are nonsubstitutionary.
معنی فارسی کلمه nonsubstitutionary
:
غیر قابل جایگزینی، به مفهوم نظریه یا عملی اطلاق میشود که امکان تعویض یا جایگزینی آن با گزینه دیگر وجود ندارد.