معنی فارسی nonsufferably
B1غیرقابل تحمل به معنای به روشی که نمیتوان آن را تحمل کرد.
In a manner that is intolerable or unbearable.
- ADVERB
example
معنی(example):
صدا در طول کنسرت به صورت غیرقابل تحملی بلندی بود.
مثال:
The noise was nonsufferably loud during the concert.
معنی(example):
او شکایت کرد که گرما در این تابستان به صورت غیرقابل تحملی خفقانآور بود.
مثال:
He complained that the heat was nonsufferably oppressive this summer.
معنی فارسی کلمه nonsufferably
:
غیرقابل تحمل به معنای به روشی که نمیتوان آن را تحمل کرد.