معنی فارسی nonsupporter
B1مخالف، کسی که از یک ایده، سیاست یا نظریه حمایت نمیکند.
A person who does not support a particular idea, policy, or theory.
- NOUN
example
معنی(example):
به عنوان یک مخالف این سیاست، او نگرانیهای خود را بیان کرد.
مثال:
As a nonsupporter of the policy, she voiced her concerns.
معنی(example):
مخالفان اغلب با وضعیت موجود به چالش میکشند.
مثال:
Nonsupporters often challenge the status quo.
معنی فارسی کلمه nonsupporter
:
مخالف، کسی که از یک ایده، سیاست یا نظریه حمایت نمیکند.