معنی فارسی nonsuppressively
B1به صورت غیر سرکوبکننده به وضعیتی اطلاق میشود که در آن مداخلهای برای کنترل یا محدود کردن اثرات وجود ندارد.
In a manner that does not inhibit or suppress a physiological function.
- ADVERB
example
معنی(example):
این درمان به طور غیر سرکوبکننده برای نتایج بهتر انجام شد.
مثال:
The therapy was administered nonsuppressively for better outcomes.
معنی(example):
او به وضعیت به طور غیر سرکوبکننده نزدیک شد تا گفتوگو را تشویق کند.
مثال:
She approached the situation nonsuppressively to encourage open dialogue.
معنی فارسی کلمه nonsuppressively
:
به صورت غیر سرکوبکننده به وضعیتی اطلاق میشود که در آن مداخلهای برای کنترل یا محدود کردن اثرات وجود ندارد.