معنی فارسی nonsuspension

B1

عدم تعلیق به حالتی اشاره دارد که در آن چیزی متوقف یا معلق نمی‌شود.

The state of not being suspended.

example
معنی(example):

عدم تعلیق توافق برای هر دو طرف ضروری بود.

مثال:

The nonsuspension of the agreement was crucial for both parties.

معنی(example):

عدم تعلیق خدمات، عملیات پیوسته را تضمین می‌کند.

مثال:

Nonsuspension of the service ensures continuous operation.

معنی فارسی کلمه nonsuspension

: معنی nonsuspension به فارسی

عدم تعلیق به حالتی اشاره دارد که در آن چیزی متوقف یا معلق نمی‌شود.