معنی فارسی nonsyllogizing
B1غیر سیلوژیک کردن به عمل ایجاد استدلالهایی اشاره دارد که ساختار منطقی سیلوژیک را نادیده میگیرد.
The act of reasoning or thinking that does not follow the structure of a syllogism.
- VERB
example
معنی(example):
غیر سیلوژیک کردن میتواند گاهی به راهحلهای خلاقانه منجر شود.
مثال:
Nonsyllogizing can sometimes lead to creative solutions.
معنی(example):
رویکرد غیر سیلوژیک او اجازه داد تا از چارچوب خارج فکر کند.
مثال:
His nonsyllogizing approach allowed him to think outside the box.
معنی فارسی کلمه nonsyllogizing
:
غیر سیلوژیک کردن به عمل ایجاد استدلالهایی اشاره دارد که ساختار منطقی سیلوژیک را نادیده میگیرد.