معنی فارسی nonsymbolicalness
B1عدم نمادین بودن، حالتی که در آن چیزی به صورت مستقیم بیان میشود و از نشانهها یا نمادها استفاده نمیشود.
The quality of being direct or literal without the use of symbols.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم نمادین بودن کلمات او آنها را واضح و صریح کرد.
مثال:
The nonsymbolicalness of her words made them clear and straightforward.
معنی(example):
در شعر، ممکن است بحثی درباره عدم نمادین بودن برخی عبارات وجود داشته باشد.
مثال:
In poetry, there can be a debate about the nonsymbolicalness of some expressions.
معنی فارسی کلمه nonsymbolicalness
:
عدم نمادین بودن، حالتی که در آن چیزی به صورت مستقیم بیان میشود و از نشانهها یا نمادها استفاده نمیشود.