معنی فارسی nontarnished
B1غیر تیره شده، به وضعیتی اطلاق میشود که جسم یا ماده از آسیب و تغییر رنگ در امان مانده است.
Describing an object that has not developed tarnish or discoloration.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
صفحه پس از سالها استفاده بدون تغییر باقی ماند.
مثال:
The plate remained nontarnished after years of use.
معنی(example):
سطوح غیر تیره شده پاک کردن و نگهداری آسانی دارند.
مثال:
Nontarnished surfaces are easy to clean and maintain.
معنی فارسی کلمه nontarnished
:
غیر تیره شده، به وضعیتی اطلاق میشود که جسم یا ماده از آسیب و تغییر رنگ در امان مانده است.