معنی فارسی nontaxableness
B1ویژگی یا حالت ناتوانی از دریافت مالیات.
The quality of being exempt from taxation.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم مشمولیت مالیاتی کمکهای آنها، افراد بیشتری را به مشارکت تشویق کرد.
مثال:
The nontaxableness of their donations encouraged more people to contribute.
معنی(example):
درک ویژگی ناتوانی از مالیات میتواند برای بسیاری از مالیاتدهندگان مفید باشد.
مثال:
Understanding the nontaxableness can benefit many taxpayers.
معنی فارسی کلمه nontaxableness
:
ویژگی یا حالت ناتوانی از دریافت مالیات.