معنی فارسی nontelescoping
B1به معنای عدم خاصیت تلسکوپی و نداشتن قابلیت جمع شدن یا بزرگ شدن.
Not capable of collapsing or extending like a telescope; often denoting a fixed size.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی غیر تلسکوپی باعث شد که آن را به راحتی جابهجا کنیم.
مثال:
The nontelescoping design made it easy to handle.
معنی(example):
این ابزار دارای ویژگی غیر تلسکوپی است که برای افزایش دوام آن طراحی شده است.
مثال:
This tool has a nontelescoping feature for increased durability.
معنی فارسی کلمه nontelescoping
:
به معنای عدم خاصیت تلسکوپی و نداشتن قابلیت جمع شدن یا بزرگ شدن.