معنی فارسی nontemporal
B1غیر زمانی به معنای عدم وابستگی یا ارتباط با زمان است، به طوری که میتواند مستقل از زمان وجود داشته باشد.
Not related to time; existing independently from temporal conditions.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not temporal.
example
معنی(example):
ماهیت غیرزمانی آثار هنری او آن را جاودانه میسازد.
مثال:
The nontemporal nature of his artwork allows it to be timeless.
معنی(example):
مفاهیم غیرزمانی به یک چارچوب زمانی خاص وابسته نیستند.
مثال:
Nontemporal concepts do not rely on a specific time frame.
معنی فارسی کلمه nontemporal
:
غیر زمانی به معنای عدم وابستگی یا ارتباط با زمان است، به طوری که میتواند مستقل از زمان وجود داشته باشد.