معنی فارسی nonterminally

B1

به شکلی که نمادهای غیر پایانی در ساختار استفاده می‌شوند.

In a manner that involves nonterminal elements within a structure.

example
معنی(example):

زبان در طول فرایند تجزیه به طور غیر پایانی ساختاربندی شده است.

مثال:

The language is structured nonterminally during the parsing process.

معنی(example):

او توصیف کرد که چگونه می تواند به طور غیرپایانی عبارات پیچیده تولید کند.

مثال:

He described how nonterminally it can generate complex expressions.

معنی فارسی کلمه nonterminally

: معنی nonterminally به فارسی

به شکلی که نمادهای غیر پایانی در ساختار استفاده می‌شوند.