معنی فارسی nontermination
B1عدم اتمام، وضعیتی که در آن یک فرایند یا برنامه به پایان نمیرسد و به صورت بیپایان ادامه مییابد.
The state or condition in which a process does not come to an end.
- NOUN
example
معنی(example):
برنامه با عدم اتمام مواجه شد و باعث شد به صورت نامحدود اجرا شود.
مثال:
The program experienced nontermination, causing it to run indefinitely.
معنی(example):
عدم اتمام میتواند منجر به هدر رفتن منابع در سیستمهای کامپیوتری شود.
مثال:
Nontermination can lead to wasted resources in computing systems.
معنی فارسی کلمه nontermination
:
عدم اتمام، وضعیتی که در آن یک فرایند یا برنامه به پایان نمیرسد و به صورت بیپایان ادامه مییابد.