معنی فارسی nonterritorially

B2

به معنای فعالیت یا همکاری بدون وابستگی به زمین یا مکان خاص.

In a manner that does not depend on or relate to a specific territory.

example
معنی(example):

افراد می‌توانند به‌طور غیرسرزمینی برای رسیدن به اهداف مشترک همکاری کنند.

مثال:

People can collaborate nonterritorially to achieve common goals.

معنی(example):

اجتماعاتی که غیرسرزمینی فعالیت می‌کنند، در مناطق شهری در حال محبوب شدن هستند.

مثال:

Nonterritorially operating communities are gaining popularity in urban areas.

معنی فارسی کلمه nonterritorially

: معنی nonterritorially به فارسی

به معنای فعالیت یا همکاری بدون وابستگی به زمین یا مکان خاص.