معنی فارسی nontinted
B1بدون رنگ یا تم رنگی، در مورد شیشه یا مواد مشابهی به کار میرود که شفافاند.
Not having any color or tint; refers to clear materials.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پنجره بدون رنگ بود و نور خورشید کاملاً وارد میشد.
مثال:
The window was nontinted, allowing full sunlight inside.
معنی(example):
ما شیشههای بدون رنگ را برای دید بهتر ترجیح میدهیم.
مثال:
We prefer nontinted glass for a clearer view.
معنی فارسی کلمه nontinted
:
بدون رنگ یا تم رنگی، در مورد شیشه یا مواد مشابهی به کار میرود که شفافاند.