معنی فارسی nontolerantly

B1

به شکلی که تحمل و پذیرش نظرات دیگران وجود نداشته باشد.

In a manner that shows an inability or unwillingness to accept differing opinions.

example
معنی(example):

او در طول مناظره به‌طور غیرتحمل‌کننده‌ای پاسخ داد و از در نظر گرفتن نظرات دیگر خودداری کرد.

مثال:

He responded nontolerantly during the debate, refusing to consider alternative views.

معنی(example):

مردم گاهی اوقات وقتی به باورهایشان انتقاد می‌شود، به‌طور غیرتحمل‌کننده‌ای واکنش نشان می‌دهند.

مثال:

People sometimes react nontolerantly when their beliefs are challenged.

معنی فارسی کلمه nontolerantly

: معنی nontolerantly به فارسی

به شکلی که تحمل و پذیرش نظرات دیگران وجود نداشته باشد.