معنی فارسی nontourist

B1

غیرتوریستی به مکان‌هایی اطلاق می‌شود که عموماً توریست‌ها در آن‌ها حضور ندارند و بیشتر به زندگی محلی مربوط می‌شوند.

Referring to places that are not typically frequented by tourists, offering a local perspective.

example
معنی(example):

منطقه‌های غیر توریستی شهر تجربه‌ای اصیل‌تر را ارائه می‌دهند.

مثال:

The nontourist areas of the city offer a more authentic experience.

معنی(example):

جاذبه‌های غیر توریستی معمولاً شلوغی کمتری نسبت به جاذبه‌های معروف دارند.

مثال:

Nontourist spots are often less crowded than popular attractions.

معنی فارسی کلمه nontourist

: معنی nontourist به فارسی

غیرتوریستی به مکان‌هایی اطلاق می‌شود که عموماً توریست‌ها در آن‌ها حضور ندارند و بیشتر به زندگی محلی مربوط می‌شوند.