معنی فارسی nontransparently
B1به صورت غیرشفاف، یعنی بدون ارائه واضح و روشن اطلاعات و حقایق.
In a manner that is not transparent; lacking clarity.
- ADVERB
example
معنی(example):
اطلاعات به طور غیرشفاف به اشتراک گذاشته شد و باعث سردرگمی در تیم شد.
مثال:
The information was shared nontransparently, causing confusion among the team.
معنی(example):
زمانی که قوانین به طور غیرشفاف اعمال می‌شوند، محیطی ناعادلانه ایجاد می‌کنند.
مثال:
When rules are applied nontransparently, it creates an unfair environment.
معنی فارسی کلمه nontransparently
:
به صورت غیرشفاف، یعنی بدون ارائه واضح و روشن اطلاعات و حقایق.
