معنی فارسی nontyrannically
B1به شیوهای که غیر استبدادی است و به آزادی فردی و بیان تنوع نظرها احترام میگذارد.
In a manner that is not tyrannical; promoting fairness, freedom, and respect within a group.
- ADVERB
example
معنی(example):
آنها پروژه را بهطور غیر استبدادی مدیریت کردند و به همه اجازه دادند که ایدههای خود را مطرح کنند.
مثال:
They managed the project nontyrannically, allowing everyone to contribute ideas.
معنی(example):
تیم به صورت غیر استبدادی عمل کرد تا همکاری و احترام را تقویت کند.
مثال:
The team operated nontyrannically to foster collaboration and respect.
معنی فارسی کلمه nontyrannically
:
به شیوهای که غیر استبدادی است و به آزادی فردی و بیان تنوع نظرها احترام میگذارد.