معنی فارسی nonutility

B1

عدم استفاده یا فایده، به معنای فقدان کارایی.

Lack of usefulness or effectiveness.

example
معنی(example):

عدم‌کارایی دستگاه یک ناامیدی بزرگ بود.

مثال:

The nonutility of the device was a major disappointment.

معنی(example):

کارشناسان درباره عدم کارایی برخی نظریه‌های اقتصادی بحث کردند.

مثال:

Experts discussed the nonutility of certain economic theories.

معنی فارسی کلمه nonutility

: معنی nonutility به فارسی

عدم استفاده یا فایده، به معنای فقدان کارایی.