معنی فارسی nonvacancy
B1عدم وجود اتاق خالی، به معنای این که هیچ مکانی برای اجاره یا استفاده در دسترس نیست.
The condition of having no vacancies available.
- NOUN
example
معنی(example):
هتل در طول جشنواره علامت عدم وجود اتاق خالی داشت.
مثال:
The hotel had a nonvacancy sign during the festival.
معنی(example):
به خاطر عدم وجود اتاقهای خالی، بسیاری از بازدیدکنندگان مجبور شدند مکانهای دیگری پیدا کنند.
مثال:
Due to nonvacancy, many visitors had to find other accommodations.
معنی فارسی کلمه nonvacancy
:
عدم وجود اتاق خالی، به معنای این که هیچ مکانی برای اجاره یا استفاده در دسترس نیست.