معنی فارسی nonvariably

B1

به طور غیرمتغیر، به معنای عدم تغییر یا نوسان در شرایط.

In a manner that does not vary; consistently.

example
معنی(example):

این دستگاه به طور ثابت هر ساعت تعداد یکسانی از واحدها تولید می کند.

مثال:

The machine nonvariably produces the same number of units every hour.

معنی(example):

دما باید به طور ثابت حفظ شود تا دقت تضمین شود.

مثال:

The temperature must be nonvariably maintained to ensure accuracy.

معنی فارسی کلمه nonvariably

: معنی nonvariably به فارسی

به طور غیرمتغیر، به معنای عدم تغییر یا نوسان در شرایط.