معنی فارسی nonvegetive

B1

به ویژگی یا حالتی اطلاق می‌شود که مربوط به موجودات غیرگیاهی باشد.

Referring to aspects that are not related to plant life.

example
معنی(example):

فرایندهای غیرگیاه‌خوار اغلب تأثیر فعالیت‌های انسانی بر محیط زیست را نشان می‌دهند.

مثال:

Nonvegetive processes often highlight the impact of human activity on the environment.

معنی(example):

تحقیق بر جنبه‌های غیرگیاه‌خواری استفاده از زمین متمرکز بود.

مثال:

The research focused on nonvegetive aspects of land use.

معنی فارسی کلمه nonvegetive

: معنی nonvegetive به فارسی

به ویژگی یا حالتی اطلاق می‌شود که مربوط به موجودات غیرگیاهی باشد.